محله جویباره |
وجه تسمیة جویباره اینکه، درکنار جوی آبی قرار داشته. محله جوباره در شمال شرقی اصفهان فعلی واقع شده است که از جنوب به خیابان ولیعصرو از غرب به خیابان هاتف و از شمال به خیابان سروش محدود است و در حقیقت به شکل مثلثی از قدیمیترین هستههای مرکزی شهر اصفهان جلب توجه میکند.زندگی مجتمع یهودیان ایران در یک نقطه از شهر و به عبارت دیگر در یک محلهی معین ریشههای کهن دارد. زندگی دستهجمعی یهودیان در ممالک اسلامی از زمان عمربنالخطاب شدت پیدا کرد، زیرا به دستور وی محدودیهای نسبت به یهودیان به عمل آمد و از آزادی آنها به شدت جلوگیری شد. یکی از محدودیتهای مهم برای قوم یهود در آن دوره، زندگی مجتمع آنان در محلهی شخص و معینی بوده است.البته باید متذکر شد که در مورد یهودیان اصفهان چنین امری صادق نیست. زیرا یهودیان اصفهان خود ساکنین قدیمی شهر اصفهان را تشکیل میدادند و پیوسته در محلهای که از زمان قدیم ایجاد شده بود زندگی میکردند، به طوری که قدمت این محلهی کهن را باید با قدمت شهر اصفهان فعلی یکسان دانست. این محور تاریخی با توجه به اسناد و مدارک و نقشههای تاریخی یک محور شهری بوده است، که مساجد، بازارچهها، کسبهها، حمام، کاروانسراها و ... از عملکردها و عناصر مهم در حاشیه این محور تاریخی قرار داشته است. با توجه به اینکه جوباره یک محله یهودینشین بوده اما امروزه نمیتوان اینمحله را کاملا" یهودینشین پنداشت. قدیمیترین قسمت آن، که در گذشته "دارالیهود" نامیده میشد و در مرکز این محله قرار داشت، هنوز یهودی نشین است. دربارهی وجه تسمیه جوباره باید گفت که به معنی جاری شدن نهر کوچک است، زیار جو به معنی نهر کوچک و باره جاری روان شدنش میباشد. البته لغت باره را به معنی دیوار شهر هم میدانیم که از همان بارو آمده است.وجه تسمیه این محل به علت این بوده که محلهی مزبور متصل به جوی و گذرگاه آب بوده است که از حصار شهر میگذشت و جویباره بر اثر کثرت استعمال و مرور زمان به جوباره تبدیل شده است. میرزا حسینخان تحویلداراصفهانی مینویسد: "... و اصل جوباره اول شهر بوده و هست، نه محلهی بزرگ داشته است. بعد که شهر اصفهان بزرگ شده تمام جوباره یک محلهی آن حساب میشد. حال که جوباره خراب شده همین دو محلهی مزبور یعنی جوباره و دردشت از آن باقی است. محله جوباره از قدیمالایام دانشمندان و علماء و شعرای بسیاری را در خود پرورش داده از جمله: 1- محدث بزرگ ابوبکر محمدبنعلیبنالحسین اسماءالجوباری "وفات 465 ه- ق" 2- ابوالحسین، احمدبنابراهیمبنصالحبن منذریجوباری، راوی حدیث و فقیه بزرگ قرن پنجم ه- ق 3- شاعر مشهور، جمالالدین عبدالرزاق "وفات 585 ه- ق" 4- شاعر گرانقدر کمالالدیناسماعیلبنجمالالدینعبدالرزاق "وفات 635 ه- ق" در ساحل جنوبی زایندهرود از مشرق به مغرب در بلوک براآن جنوبی، دو بنای تاریخی از قرن هشتم هجری مسجد جامع دشتی و مسجد از یران بر جای مانده است . کاج در چند کیلومتری شرق اصفهان در شمال بستر زایندهرود واقع شده و جزء بلوک (براآن شمالی) میباشند. در یکی از کوچههای محله جوباره مسجد محقر و سادهای واقع شده که آن را مسجد جوباره و یا مسجد "پیرپینهدوز" نیز مینامند. وجه تسمیه آن به جوباره به علت آنکه در محله جوباره واقع شده واضح است ولی وجه تسمیه دوم آن سابقه و جنبی تاریخی ندارد. بنای مسجد دارای هیچگونه اهمیت معماری نیست ولی سر در آن قدیم و دارای تزئینات جالبی بوده است که کلیه آنها به باغ چهلستون انتقال یافته و بر یکی از دیوارهای ضلع جنوبی باغ نصب شده است از کتیبه سر در این مسجد استنباط میشود در دوره سلطنت شاه طهماسب اول "مهترمحمدعلی" ساخته شده که با خط ثلث با کاشی سفیر معرق بر زمینه لاجوردی که نام خطاط آن"شیخمحمدبابر" و به سال 955 هجری میباشد. متصل به مناره باغقوشخانه تا اواحر قرن سیزدهم هجری یکی از مساجد تاریخی اصفهان از قرن هشتم وجود داشته است. مسجد مزبور به طوریکه از سفرنامهها و تصاویر سیاحان خارجی که در قرن سیزدهم هجری اصفهان را دیدهاند و از این مسجد نیز توصیف نمودهاند استنباط میشود از یک سر در کارشیکاری و یک گنبد کاشیکاری با دو مناره کوچک در طرفین ایوان آن و یک صحن متناسب تشکیل میشده و مناره فعلی باغقوشخانه جنب سردر آن قرار داشته است. مؤلف کتاب (نصف جهان- فیتعریفالاصفهان) از این مسجد به نام مسجد سلطان ابوسعید بهادرخان نام میبرد و چنین مینویسد:"... و بعضی امکنه آباد قدیم نیز درج از حد مذکور حال بوده چنانچه طرف شمال مشرقی مسجد سلطانابوسعیدبهادر خان که تا این اوقات باقی بوده و در این عصر خراب نمودند و اکنون منارهای از آن باقی است حکایت آن را مینماید . وجه تسمیه مرقدی که فعلا" به نام (شعیا) آنرا زیارت میکنند بر ما معلوم نیست. ساختمان مرقد فعلی هم خیلی قدیمی نیست و بنای آجری منشوری شکلی است که روی آن را با گچ اندود نمودهاند. ارتفاع مرقد در حدود70/1 متر و عرض آن 1 متر است. در دوره رواج مذهب اسلام در اصفهان ظاهرا" در همین محل که به نام (خوشینان) معروف بوده مسجدی بنا شده که هیچ اثری از آن باقی نمانده است.صاحب مجمل التواریخ و القصص در کتاب خود مینویسد: "جامع خوشینان نخستین مسجد بود که باصفهان کردند در اسلام و بنای آن ابوخناس مولیامیرالمؤمنین عمربیخطاب کرد در خلافت علیبنابیطالب (ع)، بر جانب شمالی مرقد شعیا کتیبهای به خط نستعلیق برجسته از دوره شاه سلطان حسین صفوی موجود است که اولین مسجد بزرگی را که در اصفهان ساخته شده به نام (مسجد شعیا) معرفی میکند و نیز حکایت دارد از اینکه مسجد مزبور را ابوعباس مفتی در دوره خلافت علیبنابیطالب (ع) بنا کرده و الب ارسلان آن را تعمیر کرده است. متن کتیبه به خط علینقی امامی و مورخ به سال هزار و صد و دوازده هجری است. در شمال ناحیه جوباره و نزدیک قبرستان شور در کوچه مصری مسجد به نام "مسجد مصری" به طول پنجاه و عرض چهل متر واقع شده که در دوره شاه عباس دوم بنا شده است و چون بانی آن به موجب کتیبه یک لوح سنگی مرمری که در داخل مسجد نصب شده است شخصی به نام حاجی میرزا خان مشهور به تاجر مصری بوده، مسجد به نام "مسجد مصری" معروف شده است. سر در مسجد، کاشیکاری شده ولی داخل آن با گچ پوشیده شده و فاقد تزئینات است. در داخل محراب مهتابی مسجد لوح سنگی از مرمر به طول 118/1 متر و عرض 64 سانتیمتر نصب شده که نام بانی آن حاجیمیرزاخان در سال بنای آن (1061 هجری) و نام نویسنده کتیبه آن محمدرضا امامی را به خط نستعلیق برجسته در بر دارد. کتیبه سر در مسجد به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی در دو سطر و به قلم جعفرابنعبدالله مورخ به سال هزار و صد و شانزده هجری میباشد. در حاشیه شرقی خیابانی که به نام هاتف معروف است و در قدیمیترین قسمت شهر اصفهان کشیده شده مجموعه ای نفیس از معماری و تزئینات عهد سلجوقی و صفوی دیده میشود که به نام امامزاده اسماعیل شهرت دارد. این مجموعه عالی شامل یک مسجد بسیار قدیمی به نام مسجد شلیا و مقبره امامزاده اسماعیل و رواق و سردر و صحن آن و یک گنبد بزرگ زیبای آجری از نوع گنبدهای چهارسوهای اصفهان برفراز سردر آنست که هر یک از آنها در زمان معینی ساخته شده است . بقعه جعفریه از بناهای برج مانند قرن هشتم هجری و از دوره حکمرانی ایلخانان مسلمان مغول است که در حاشیه غربی خیابان هاتف اصفهان و مقابل کوچه امامزاده اسماعیل واقع شده است.این بنا سابقا" در وسط صحن وسیعی قرار داشته ولی اکنون قسمتهایی از اطراف آن به صورت خانههای مسکونی درآمده است.گنبد جعفریه نمونه کاملی از مقابر دوره حکمرانان مغول محسوب میشود و نظایر آن در آذربایجان و بعضی دیگر از نقاط ایران دیده میشود شکل بقعه در قسمت پایین هشت ضلعی و سطح آن کوتاه و مسطح میباشد و چنین به نظر میرسد که گنبد هرمی شکل بوده که بعدها خراب شده است.گنبد فعلی تزئینات مختصری از کاشی دارد. در مقابل مسجد مصری مقبره خواجه سیدحسن واقع شده که در کتب تاریخ و تذکره نامی از او برده نشده ولی با توجه به کتیبه سنگ قبر او اینگونه حکایت میکند که وی از عرفای نامی نمیه دوم قرن هشتم هجری بوده است. کتیبه سنگ قبر، از سنگ سیاه و به صورت سکوی بزرگی است نیز حرکت محسوس و مشهود میشود. کمالالدیناسماعیلبنجمالالدینعبدالرزاق ملقب به"خلاقالمعانی" از شاعران و قصیدهسرایان بزرگ سبک عراقی در قرن هفتم ه- ق وی روزگار را در مدح اکابر اصفهان و شاهان معاصر خود گذرانید. کمالالدین دورهی وحشتناک حمله مغول را به تمامی درک کرد و قتل و عام مغول را "633 ه- ق" در اصفهان به چشم خود دید. وی به استادی و مهارت خلق کردن معانی دقیق معروف و در قصایدش توجه خاصی نسبت به زادگاهش اصفهان را دارد. کمالالدین اسماعیل در سال 653 ه- ق در گوشهای بیرون از شهر به زهد و ریاضت زندگی میکرد که به دست مغولی کشته شد. مقبره این شاعر گرانقدر در محله جوباره در نزدیکی مناره ساربان میباشد. در منتهیالیه شمالی محله جوباره و در یک محله خارج شهر سابق که امروزه جزء شهر شده است مناره باغقوشخانه که آن را مناره "طوقچی" و به خاطر اینکه نزدیک آرامگاه علیبنسهل است مناره (علیبنسهل) نیز مینامند که با ارتفاع 38 متر است و از آثار قرن هشتم میباشد. مناره چهل دختران در منتهیالیه شمالی محله جوباره واقع شده است. این مناره در حدود 21 متر ارتفاع دارد و به نظر میرسد که قسمتی از نوک مناره از بین رفته باشد. پنجره بزرگی در قسمت بالای منار و در ثلث دوم بدنه آن رو به سمت جنوب قرار دارد. دهانه این پنجره به شکل مربع مستطیل است و قسمت بالای آن از چوب و در طرفینش ستونهای گرد کوچکی است که نیمی از آنها در داخل دیوار مناره قرار دارد. بر روی یکی از اضلاع قاعده مناره چهل دختران به خط کوفی آجری برجسته بر زمینه آجری ساده در شش سطر کتیبهای موجود است که بانی ساختمان آن را "ابیالفتحبنمحمدبنعبدالواحدنهوجی" و سال اتمام ساختمان 501 هجری تعیین میکند. مناره چهل دختران به شماره 231 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. در طرفین کوچهای که از قدیمالایام به کوچه "حاج کاظم" معروف بوده و در محله جوباره دو مناره مدور واقع شدهاند که تزئینات مقرنسکاری بسیار زیبایی را دارد. سبک تزئینات این دو مناره آن را به دوره مغول مربوط میکند تحقیقات و بررسیهای محققین و پژوهشگران این نکته را روشن میکند که قدمت این دو مناره به ربع اول قرن هشتم هجری میرسد.مورخین میگویند: این دو مناره بقایای یک مجموعهی بزرگ که در قرن چهاردهم میلادی و زمان حکومت سلطان محمد خدابنده آباد بوده که به مسافرین خدمات میدادهاند. این دو مناره به شماره272 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این مناره که یکی از زیباترین منارههای عهد سلاجقه در اصفهان است در انتهای شمالی محله (جوباره) ناحیه یهودینشین اصفهان نزدیک مناره چهل دختران در گوشهی یک میدان کوچک که یقینا"در زمان ساختمان آن محل مسجد کوچکی در پای مناره بوده، واقع شده است. ارتفاع این مناره در حدود 48 متر است و محیط قاعده آن 14 متر میباشد و از پایین به بالا داری هفت قسمت متمایز است: قسمت اول آن آجر چینی ساده و قسمت دوم و سوم آن دارای تزئینات عالی آجری و قسمت چهارم آن تاج اول مناره است که مقرنسهای آجری توأم با کاشی فیروزهای دارد و بسیار جالب و پر حالت است. قسمت پنجم آن تزئینات آجری و قسمت ششم آن تاج دوم مناره و قسمت هفتم آن تارک مناره است. در قاعده دو تاج این مناره دو کتیبه بسیار زیبا از بهترین رنگ فیروزهای کاشی دیده و خوانده میشود سال ساختمان این مناره در کتیبههای فعلی آن موجود نیست. پروفسور پوپ سال ساختمان این مناره را در اواخر قرن پنجم هجری میداند و آقای پایرون بمنت سمیث ساختمان آن را بین سالهای 550 تا 688 هجری تخمین زده است. خانه یهودیان در جوباره خصوصیات خاص خود را داراست و آنها را از مساکن مسلمانان جدا میکند خانههای کلیمیان دارای اتاقهای زیادی است. برخی از محققین و پژوهشگران دلایلی بر این موضوع ذکر کردهاند. یکی از دلایل محدودیتی بوده که این قوم در طول تاریخ داشتهاند. آنها همچون مسلمانان حق خرید خانههای جدید را نداشتند و مسلمانان نیز حتیالامکان از فروش خانه به آنها خودداری میکردهاند فقر آنها نیز دلیلی دیگر برای این مطلب بود چرا که ناگزیر بودند چند خانوار در یک خانه زندگی کنند علاوه بر آن چون گاه مورد تهدید و بیمهری واقع میشدند اجتماع چند خانوار امنیت آنها را در برابر خطرات احتمالی زیادتر میکرد.اغلب خانههای قدیمی و کهنه که تاریخ آنها حداقل به یک قرن قبل میرسد به وسیلهی دالانهای سقف کوتاهی به حیاط راه پیدا میکند و درب ورودی آنها نیز فوقالعاده کوتاه ساخته شده که منظور از این کوتاهی، جنبههای دفاعی آن مورد نظر بوده است. کوتاهی درب ورودی موجب میشد تا سواران دشمن نتوانند با اسب وارد منازل شوند و حتی برای ممانعت از ورود سربازان سواره دشمن به داخل کوچهها درهایی به ورودی هر بنبست گذاشتهاند که نقش دروازه را داشته و در مواقع ناامنی بسته میشد. در طول کوچه به چندین طاق کوتاه خشتی برمیخوریم که مانع ورود سربازان دشمن به داخل واحدهای مسکونی بوده است.ارتفاع طاق اینگونه معابر حداقل 5/1 متر و حداکثر 5/2 متر است که گاهی اطلاقک دیدهبانی بر روی آن ساخته میشد. یکی دیگر از عوامل طاقها جلوگیری از گرمای تابستان و سرمای زمستانی بوده است. اصولا" اتاقها را در اطراف حیاط میساختند که سقف آنها اغلب دارای طاق گنبدی شکل بوده و بیشتر از مصالح گل و خشت استفاده میشده است. آب انبارهای ساکن در زیر یکی از اتاقهای مسکونی بدون در نظر گرفتن جهات جغرافیایی ایجاد میشده است ولی زیرزمینها معمولا" زیر اتاقهای رو به شمال بوده است. در قسمت جنوبی زیرزمینهای ویژهای به نام .......... وجود دارد که در آنها مراسم مذهبی انجام میشود به این قسمت غسلخانه هم میگویند.کلیمیان در طول تاریخ با محدودیتهای زیادی روبرو بودهاند. بعد از دورهی قاجار یهودیان آزادیهای بیشتری به دست آوردند و برخی از آنها توانستند از جوباره خارج شده و در نقاط دیگر شهر اصفهان ساکن شوند. در حال حاضر یهودیان اصفهان هیچگونه محدودیتی برای ساختمانسازی و ... ندارند و همچون دیگر اقشار جامعه میتوانند از حق و حقوق اجتماعی برخوردار باشند کنیسه های یهودیچون وضع زندگی و اجتماعی و آزادی یهودیان در طول تاریخ متغیر بوده، بخصوص در دورهی صفوی این قوم کنیسههای جالبی نداشتند. اما در حال حاضر یهودیان اصفهان 21 کنیسه و زیارتگاه دارند که در نقاط مختلف شهر پراکنده میباشند. علت اینکه تعداد این کنیسهها بیشتر شده به خاطر آزادیهایی است که این قوم به دست آوردهاند. به هر حال از میان این 21 کنیسه 16 کنیسه در جوباره و 2 کنیسه در محله دردشت و 1 کنیسه در دبیرستان اتحاد و 1 کنیسه هم در چهارراه فلسطین قرار دارد که معروفترین آنها کنیسه ملانیون، موشی حیا، خرقیا، گلبار و ... میباشند.کنیسههای اصفهان از نظر سبک معماری و ساختمانی شباهت خاصی به همدیگر ندارند، در داخل کنیسه قسمتی را مانند سکو، بلندتر ساختهاند که برای وعظ و خطابه از آن استفاده میشود. به طور کلی کنیسههای اصفهان به دلیل تعداد پیروان این دین رونق چندانی ندارد. بازار غاز از بازارهای معروفی است که در اکثر کتب مربوط به اصفهان نامی از آن به چشم میخورد. مرحوم بهشتیان بازار غاز را به همراه برخی بازارهای دیگر از بقایای بازارهای قدیمی می داند.رفیعی مهرآبادی در مورد این بازار مینویسد: این بازار از آخر میدان عتیق شروع و به محله جوباره اتصال داشت و از طرف دیگر به بازار بزرگ متصل می شد. بازار غاز ار بازارهای مهم و مطرحی بوه که به میدان کهنه منتهی و از طرف شمال به محله جوباره مرتبط میشده است این بازار در حال نیز دائر است بسیاری از محققین و شهرسازان بر این عقیده هستند که این بازار در روی بلندی قرار گرفته و نسبت به محیط اطراف ارتفاع دارد. امکان بسیار دارد که در دورههای مختلف تخریب و بازسازی شده باشد که آخرین دوره آن مربوط به صفوی است. بازار و حمام و خانه شاه اسداله با مراجعه به منابع هیچ نامی از این مجموعه دیده نشد. اما با بررسیهای متناوبی که در محل صورت گرفته و با در نظر گرفتن بافت قدیمی محله جوباره این حمام متعلق به عصر صفوی بوده است.مرحوم "انصاری" مسجدی را در کتابش ذکر میکند که نامش "شاه اسداله و مساحت آن قریب 9 قفیز است. بنابراین میتوان چنین استنباط کرد که شاه اسداله یکی از معروفترین آن روزگار بوده که مسجد و بازارچه حمامی ساخته است که به مرور زمان از میان رفتهاند. حمام زعفران در محله جوباره واقع شده است. در منابع و مأخذ از این حمام فقط با ذکر نامی از آن اکتفا نمودهاند. تنها مرحوم جناب طول آن را 20 و عرض آن را 15 متر نداشتند.مرحوم انصاری نیز در کتابش هنگام معرفی مسجد زعفرانی آن را جنب حمام نوشته است. اما آنچه ممسلم است اصل این حمام صفوی بوده که تقریبا" از وضعیت اصلی خارج شده است . اصفهان از قدیم دروازههایی در جهات مختلف شهر داشته که در موقع هجوم دشمن با بستن آنها سدی در برابر حملات به وجود میآوردند. در اکثر منابع و مأخذی که در ادوار مختلف، اصفهان را معرفی کردهاند از دروازههای متعدد این شهر مطالبی به چشم میخورد، از جمله دروازه طوقچی، به نوشته محققین این دروازه نقطه شروع یکی از محورهای شهر بوده و در همه ادوار اهمیت خاصی داشت است. در روزگار صفویه که شهر اصفهان وسعت یافت دروازههای شمالی شهر تغییر کرد. در این زمان بود که بالاتر از دروازه طوقچی چهارباغی ساخته شد. در یک طرف این دروازه سردر باغ معروف به قوشخانه احداث گردید، بسیاری از سیاحان از وجود یک مسجد عالی و نفیس در کنار این باغ مطالبی نوشتهاند در این منطقه آرامگاه صاحببنعباد واقع شده است که مزار این دانشمند و ادیب و شاعر قرنها زیارتگاه مردم اصفهان میباشد.در اطراف دروازه دو شیر سنگی وجود داشته که اکنون در پل خواجو نصب است. این دو شیر در زمان صورات "حاجمحمدحسینخان صدراصفهانی" و ایام سلطنت فتحعلیشاه قاجار از دروازه طوقچی به پل خواجو منتقل گردیده است .در مورد وجه تسمیه این محله به (طوقچی) نظرات گوناگونی ابراز شده است. برخی از محققین طوقچی) را همان محلهای (میدانند که قبلا" (دربه) یا (دریه) معروف بوده است. در دوره آلبویه (طوقچی) از محلات جدیدالاحداثی به حساب میآمد که اکثر بزرگان شهر در آن روزگار در این محله ساکن بودند و بعد از فوت نیز در خانههای خود به خاک سپرده میشدند. در دوره سلجوقیان نیز محله طوقچی به علت نزدیکی با میدان بزرگ شهر و مساجد از اهمیت بسیاری برخوردار بود. در دوره صفویه نیز محله طوقچی مهم و مطرح بود. شاردن این محله را در عصر صفویه با 80 باب خانه و 4بازار نام برده و باغقوشخانه یا باغ سلطنتی را نیز در صد و پنجاه قدمی این محله نوشته است. امروزه نیز محله طوقچی از محلات بزرگ و مهم شهر به شمار میرود |