از قرنها پیش، در سالهای خشکسالی و در اواخر تابستان، شهر اصفهان و رودخانه زایندهرود با مشکل کمآبی روبهرو بوده است، ازاینرو اندیشه مدیریت دقیق بر آبهای موجود و افزودن بر حجم آب این رودخانه جایگاهی ویژه داشته و ضرورت توجه بدان روز به روز افزایش یافته است. قدیمیترین تفکرات در برخورد با مساله کمآبی این استان که هنوز هم مدنظر است، ایجاد نظم و نسق در بهرهبرداری از آب و اندیشه انتقال حوزه به حوزه آب از سرچشمههای مجاور زایندهرود است که قدمت آن به حدود ۸۰۰ سال پیش باز میگردد. الگوی مدیریتی زایندهرود و بهرهبرداری از آب آن که طی قرنها در اصفهان، بدون ایجاد مشکلات حاد اجتماعی تکامل یافته، حاصل اندیشه والای مردم و منبعث از ضرورتهای جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی این منطقه بوده است که میتوان آن را به عنوان یک الگوی کامل و قابل اجرای مدیریتی در مناطق مختلف قلمداد کرد. هر چند که در حال حاضر مسوولان این استان کمتر به این مساله توجه داشتهاند و چه بسا بسیاری از مشکلات مدیریتی این رودخانه نیز ناشی از همین بیتوجهی به شیوه مدیریت آب زایندهرود در طی قرنهای گذشته است. درباره مبحث انتقال حوزه به حوزه آب و اضافه کردن بر حجم آب زایندهرود نیز باید گفت که نخستین اندیشه برای افزایش آب این رودخانه، برگردان آب کوهرنگ به سمت اصفهان بوده است و حتی عدهای معتقدند که این تفکر برای اولین بار در قرن چهارم هجری شکل گرفته و در زمان حکومت سلسله سلجوقیان ضرورت تحقق آن فراهم آمده است. البته این اندیشه در دوران صفویه باز رونق یافت و در زمان شاه طهماسب اول صفوی اقداماتی برای آن به عمل آمد. در دوران شاه عباس اول، اقدامات انجام گرفته از گذشته توسعه یافت، اما با فوت شاه نیمه تمام ماند. در زمان شاه عباس دوم نیز دوباره موضوع الحاق آب کوهرنگ به زایندهرود مطرح شد و مهندس فرانسوی دوشنل Dnchenal سعی کرد، تونل را با استفاده از باروت حفر کند که آن نیز به دلایلی بینتیجه و مسکوت ماند. و بالاخره سر الکساندر گیپ Sir Slexander Gape بود که اجرای طرح ایجاد سد و تونل انحراف آب کوهرنگ بهطول ۷۰۰/۲ کیلومتر را کاملا اجرایی کرد و زحمات او در سال ۱۳۳۲ به بار نشست و سالانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب بهحوزه زایندهرود انتقال داده شد و به این شکل تونل اول کوهرنگ وارد مدار آبدهی به این رودخانه شد. ● تکمیل تونل سوم کوهرنگ کار احداث سد و تونل دوم کوهرنگ نیز در سال ۱۳۶۶ آغاز شد و پس از آن نیز در گذر زمان و با رشد جمعیت و افزایش نیاز، طرح احداث و بهرهبرداری از سد و تونل سوم مطرح شد که متاسفانه هنوز نتوانسته تحقق یابد. این در حالی است که با توجه به کمآبی زایندهرود و بحران آبی که این رودخانه با آن مواجه است، تامین اعتبار مورد نیاز و تعجیل در اتمام این پروژه که حالا دیگر عملیات اجرایی آن ۱۴ ساله شده است، میتواند حیاتی دوباره به زایندهرود و فلات مرکزی ایران ببخشد. سد و تونل سوم کوهرنگ که از پروژههای ملی کشور و بزرگترین تونل انتقال آب خاورمیانه است، در مجموع دارای حدود ۵/۲۳ کیلومتر طول، دهانههای دایرهای از ۹۰/۴ تا ۴۰/۵ متر قطر با ۴ تونل دسترسی در مجموع به طول ۳۷۰۰ کیلومتر است و هر ثانیه ۴۴/۵ و سالانه حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب شیرین را از سمت رود کارون منحرف و به سمت سرشاخههای زایندهرود هدایت میکند. مهدی روحالامین، سرپرست نظارت مقیم عملیات اجرایی پروژه سد و تونل سوم کوهرنگ با بیان اینکه طرح یادشده تاکنون ۱۷/۸۴ درصد در اجرا و ۹۲ درصد در حفاری پیشرفت داشته است، میگوید: تونل سوم کوهرنگ با ظرفیت انتقال ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب در سال در کنار ۲ پروژه تونلهای یک و دو کوهرنگ در مجموع ۸۵۵ میلیون مترمکعب آب را به سرشاخههای زایندهرود انتقال میدهند که اگر کمبود اعتبار این پروژه رفع شود، بخش اعظمی از مشکلات کمآبی و خشکسالی فلات مرکزی ایران برطرف خواهد شد. او عدم تحقق به موقع تعهدهای کارفرما و مشکلات غیرقابل پیشبینی زمینشناسی بویژه برخورد با مجاری و منابع قوی آبهای زیرزمینی در عمق بیش از ۱۵۰۰ متری کوههای منطقه، تاخیر در تامین بموقع ارز، تاخیر در تامین ماشینآلات ارزی پروژه و زمانبر بودن عملیات حفاری را مهمترین عوامل تاخیر چند ساله در اجرای این پروژه میداند و ابراز امیدواری میکند با رفع مشکلات مالی، این طرح حداکثر تا بهار سال آینده به بهرهبرداری برسد. ● باروری ابرها و استحصال آب یکی دیگر از راهکارهایی که میتواند به عنوان راهکاری برخواسته از فناوریهای قرن معاصر مشکل کمآبی و پیامدهای ناشی از خشکسالی در فلات مرکزی ایران را کاهش دهد، طرح باروری ابرهاست. بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی سازمان جهانی هواشناسی، در حال حاضر بیش از ۵۰ کشور دنیا در حال اجرای پروژههای تحقیقاتی و اجرایی در زمینه تکنولوژی باروری ابرها هستند که در این میان میتوان به کشورهای روسیه و آمریکا به عنوان ۲ کشور پیشگام که تحقیقات مفصل و دامنه داری در این زمینه انجام دادهاند و دارای سابقه طولانی در اجرای پروژههای تحقیقاتی و اجرایی در این زمینه هستند، اشاره کرد. نگرشی اجمالی به نقشه پراکندگی اجرای پروژههای تعدیل آب و هوا در جهان، نیز نشان میدهد که ایران در محاصره کشورهایی قرار دارد که مبادرت به اجرای پروژههای باروری ابرها کردهاند، پس کشور ما هم میتواند در این زمینه به جایگاه شایستهای دست یابد و از طریق این چنین پروژهها و استحصال آب در قالب برنامهریزیهای بلندمدت زمینهای را مهیا سازد تا هنگام خشکسالی با آب استحصال شده از طریق بارورسازی ابرها در مناطقی بخصوص فلات مرکزی ایران پیامدهای ناگوار ناشی از خشکسالی و کمآبی در کشور کاسته شود و به نوعی حیات منابع آبی با ارزشی چون زایندهرود (که مهمترین منبع تامینکننده آب شرب بیش از ۶ میلیون نفر در سند چشمانداز ۲۰ ساله است) را نیز مستمر سازد. مهندس مهدی سالاری، مدیر مرکز و نماینده مجری طرح باروری ابرها در ایران، در پاسخ به این پرسش که آیا این طرح میتواند در رفع کمبود آب فلات مرکزی ایران موثر باشد، میگوید: پروژه باروری ابرها در کمتر کشور یا منطقهای به عنوان یک پروژه کوتاهمدت و به صورت اورژانسی به کار گرفته میشود، به عبارتی این پروژه با هدف استحصال آب به عنوان یک برنامه بلندمدت و حساب شده با مطالعات گسترده امکانسنجی انجام میشود، از سویی در زمان خشکسالی عمدتا با کمبود ابر و شرایط جوی مناسب روبهرو هستیم و راندمان پروژه باروری ابرها تنها با افزایش سیستمهای جوی مناسب افزایش مییابد، اما با همه این تفاسیر از آذرماه سال جاری به بعد اولویت اصلی استحصال آب از طریق باروری ابرها را در فلات مرکزی ایران قرار میدهیم و امیدواریم که شرایط مناسب جوی برای آن فراهم آید. او با بیان اینکه مرکز ملی باروری ابرها در حد توان و تخصص خود میتواند سیستمهای زمستانه و ابرهای کوهستانی واقع بر حوزه آبریز کارون و زایندهرود را مورد باروری قرار دهد، میافزاید: در حال حاضر به نظر میرسد انتقال بین حوزهای آب اثرگذارترین راهکار برای جبران کمبود آب زایندهرود و حفظ حیات آن باشد، اما اگر شرایط مناسب جوی پیش آید با توجه به تجربه اخیر این مرکز در پروژه گیلان که منجر به رشد ۲۲۰ درصدی میزان بارش در خرداد ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل آن شد، نسبت به استحصال آب در فلات مرکزی ایران اقدام خواهیم کرد. او با اشاره به تقاضای استانهای تهران، فارس و قم برای بارورسازی ابرها و استحصال آب از این طریق نیز فلات مرکزی را در اولویت میداند و میگوید: خوشبختانه تیم ما بعد از اتمام پروژه گیلان، هماکنون از آمادگی کامل برای اجرای طرحهای دیگر به سر میبرد، مواد لازم نیز خریداری شده و ما تنها منتظر ایجاد شرایط جوی مناسب هستیم و اگر اعتبارات مورد نیاز ما نیز تامین شود امکان اینکه بستر اجرای این طرح در دیگر مناطق هم فراهم آید و به درخواست دیگر استانها نیز پاسخ مثبت داده شود، نیز بیشتر خواهد شد. او اعتبار ملی این طرح در سال جاری را بالغ بر ۲۰ میلیارد ریال می داند و اضافه می کند: سال گذشته حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون ریال به این مرکز اختصاص یافت که خوشبختانه با رشدی ۷۰ درصدی امسال میزان اعتبارات ما افزایش قابل ملاحظهای داشته است، هر چند که هنوز کافی نیست. او میگوید: کمبود نیروی انسانی آموزشدیده، محدودیت سایتهای راداری هواشناسی و هواپیماهای مخصوص باروری ابرها و محدودیت در تامین تجهیزات و پیروپاترونهای یدور نقره مورد نیاز در پروژه باروری ابرها نیز از دیگر مشکلات فعلی موجود برای اجرای طرح بارورسازی ابرها در کشور است که امیدواریم با حمایتهای بیشتر دولت، امکان ترسیم چشمانداز مناسبی از اجرای این طرح در کشور ما فراهم آید.
آسیه اسدپور |