و سال بعد از فوت صاحببن عباد فخرالدوله نیز وفات یافت و چون پسران او به حد رشد رسیده بودند زوجهاش سیده خاتون دختر اسپهبد رستمبنمرزبان متصدی امور مملکت شد و او پسر چهار ساله خود ابوطالب رستم را با لقب مجدالدوله نامزد امارت ری و جانشینی شوهر کرد و همدان و کرمانشاه را هم به پسر دیگر خود ابوطاهر شمسالدوله سپرد.و حکومت اصفهان را به پسر خال خود که ابوجعفر محمدبن دشمنزیار نام داشت به لقب "علاءالدوله" ملقب گردید واگذاشت. حکمرانان کاکوی شهر اصفهان را وسعت دادند، علاء الدوله کاکویه حصار شهر را که طول آن بیش از پانزده هزار گام بود ساخته و شهر در این موقع دوازده دروازه بزرگ داشت که از مفرغ مستور بود و از جمله مفاخر و زینت داخلی شهر هزار کوشک و سرای بوده است وکاروانسراهای عالی و مساجد خوب داشته.هر روز دو هزار گوسفند و صد رأس گاو ذبح میشده و در محله "کرواآن" پنجاه مسجد بوده است. یکی از محلات امروز اصفهان به نام "پشت بارو" معروف است که به محله بیدآباد از محلات قدیمی و پرجمْعیت اصفهان اتصال دارد و چنانکه از اسم آن معلوم میشود این قسمت حد خارج باروی علاءالدوله میباشد. محلات دیگری که در خاریج از این بارو واقع میشدهاند به ترتیبی که "مافروخی" در محاسن اصفهان آورده است عبارت بودند از: کیآن- براآن- سنبلان- خرچان- فرسان- باغعبدالعزیز- کرواآن- اشکهان- لنبان- ویدآباد. شیخالرئیس ابوعلیسینا فیلسوف شهیر ایرانی چندی وزارت علاءالدوله را به عهده داشته است و در ضمن اشتغال به شغل وزارت تدریس هم میکرده، قبه مدرس ابنسینا در بابالدشت "در دشت امروز" هنوز باقی است و مردم آن حدود آن را به نام "علیسینا" می خوانند
|