اصفهان

طالع سعد سپاهان آذر است شاخص نقشش ، سرای قیصر است

اصفهان

طالع سعد سپاهان آذر است شاخص نقشش ، سرای قیصر است

مکتب نگارگری اصفهان

 

 

سارا جمشیدی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد

استاد راهنما:علی امیری

ناشر:پایگاه علمی پژوهشی فرش ایران

تاریخ نشر:(21/آبان/1386)

 

 

از مرگ شاه اسماعیل دوم در سال 985 هـ . ق تا پادشاهی شاه عباس اول حدود 10 سال اوضاع سیاسی کشور دچار آشفتگی و نابسامانی بود . در این سالها حاکم اسمی حکومت محمد خدابنده بود . پس از وی شاه عباس 16 ساله وارث تاج و تخت گردید . از اولین اقدامات وی برای سامان دادن به این اوضاع جابجایی پایتخت از قزوین به اصفهان در سال 995 هـ . ق بود . کم کم اصفهان نماد قوت و ثبات سیاسی ایـــران گشت . او به رغم طغیان ها و مــــزاحمتهای ازبکان و عثمانی ها همواره به تحکیم سلطه خود می پرداخت و از حمایت هنرمندان و معماران دست بر نمی داشت و با کمک هنرمندان و معمـــاران خیابان ها عمارات و مساجد بزرگ و زیبایی بر پا داشت و شهر نه تنها مرکز حکومتی بلکه مرکز تجاری و نمادی از نظام جدید اجتماعی ایران شد .
« آغاز مکتب اصفهان در نقاشی منتسب به اواخر سال 997 هـ . ق  است ولی این نوع نگرش حداقل از 10 سال قبل آغاز شده بود » 1
« بطور کلی در اکثر دوره حکومت شاه عباس هنر بسیار مورد حمایت بوده ، معماری منسوجات فرشها و سفالگری این دوره ستایشگران پرو پا قرصی داشت با این وجود با توسل به نقدی منصفانه تقریباً در تمام هنرهای این دوره میتوان انحطاطی در سرزندگی و خلاقیت یافت که به طرق گوناگون نمودار میشود .... در هنر نقاشی و نتایج کما بیش متفاوت بود . البتـــه این تا حدی بدین علت که در این زمان نقاشی تا اندازه ای مستقل از حمایت دربار بود ... روحیه تازه ای از اصالت دیده میشود .»  2

« در نقاشی ایران تغییر و تحولات کلی بوجود آمد و هنرمندان به آزادی بیشتری نسبت به گذشته دست یافتند واز چهار چوب موضوعاتی که قبلاً هنرمندان روی آن کار کرده بودند فراتر رفت . نقاشی از درون صفحات کتابهای خطی بیرون آمد و نقاشی و طراحی به صورت تک ورقی رواج پیدا کرد ، بیشتر موضوع کار این نقاشان به تصویر کشیدن زندگی سنتی مردم و درباریان و تصویر کردن اشخاصی بود که لباسهای فاخر و الوان پوشیده اند و همچنین در همین زمان است که سبک طراحی به شیوه قلم گیـــری از اهمیت خاصی برخوردار میگردد .
 در مکتب اصفهان به علت کوشش وتوجه بیش از حد هنرمندان به نقاشی های ‹ تک چهره › نقاشی به شیوه قدیـــم که در آن تعـــداد زیادی پیکرهای انسانـــی کار شده از رونق می افتد . » 3
« در کتابسازی رفته رفته همکاری نزدیک هنرها کم میشود . تصاویر آشکار تر از پیش خود را به حاشیه تحمیل میکنند . تذهیب کتابها نیز اغلب سرسری و سطحی است ، رنگها گاه کیفیت متوسطی دارند و تصاویر پیکره دار کاملاً عادی و فاقد هر گونه شکوه هستند . » 4
از اواخر قرن 16 تاثیرات هنر اروپایی بر نقــاشی ایرانی بیشتر نمود پیدا میکند ، نقاشی پیکره های منفرد ، انجــام سایه پردازی ، رعایت پرسپکیتو و نقاشی های رنگ و روغن از جمله موارد تاثیر هنر اروپایی میباشد .

« اگـرچه طراحــی های این دوره تــاریخ و امضاء دارند ولی انتساب آنها به نقاشان مشخصی بی نهایت دشوار است . » 5
« 2 یا 3 نفر از هنرمندان کار آزموده سابق که در خـــدمت شاه طهماسب ، ابراهیم میرزا و اسماعیل دوم بودند ، بار دیگر در کتابخانه شاه عباس بکار گماشته شدند که برجسته ترین آنها صادقی بیک بود و در مقام رئیس کتابخانــه ابقا شد ولی شخصیت و طبع سرکش و مبتکر از وی فضای ناسالمی آفرید و از کار بــرکنار شد . اما نگارگـــری را همچنان پی گرفت ، افول  او در نتیجه درخشش شهرت رضا پسر علی اصغر بود .  » 6
« رضا پسر علی اصغر که از نگار گران دربار شاه اسماعیل دوم بود و حدود سال 995 هـ . ق به جمع نگارگران شاه عباس پیوست . »7
« این نقاش چیره دست جوان بتدریج سبکی را ابداع کرد که در عرض دو دهة آینده چهره نگار گری ایران را به کلی تغییر داد . کار و اثر او شامل طراحی بی عیب و نقش و در درجه اول رنگ آمیزی درخشان سبک عالی صفوی بود . اما با گذشت زمـــان چهره پیکره های جـوان او مملو از چشمان درشت ، بی لطافت ، طره های تکلف و گاهی هم چانه های پهن گردیـــد و همه  آنها در زیر درخت بیــد تصویر شد که تاثیر کمتری در پی داشت . جدول رنگ آمیــزی او کم کم تغییـر یافـت و رنگهای زرد ، قهــــوه ای و ارغوانی جــای قرمز روشن و لاجــوردی آثــار اولیــه را گرفـت . او آثـــار متاخــر خود

(که شاید منسوب بــه اوست ) به نام ‹‹ رضا ››  و یا ‹‹ آقا رضا ›› امضاء کرده ولی در اواخر قرن لقب افتخاری لقب ‹‹ عباسی ›› را نیز بـــدان افـــزود که احتمالاً از طرف شاه به او تفویض شده بود . سابقاً آقا رضا و رضا و رضا عباسی دو هنرمنــد مجزا و متفاوت فرض میشد ولی مرحوم دکتر بچوکین بالاخره توانست مردم را قانع سازد که هرسه اسم از یک نفر است. »  8
« میتوان نتیجه گرفت که همه آثاری که به امضاء آقا رضا و رضا عباسی موجود است همگی از آثار یک هنرمند میباشد . در ابتدای جوانی بنام آقارضا آثارش را رقم می زده و سپس در اصفهان در دربار شاه عباسی عنوان عباسی را کسب کرده و به نام رضای عباسی آثارش را امضاء کرده . در اینجا باید به نام دو هنرمند دیگر بنام های آقا رضا جهانگیری و علیرضا عباسی که در بعضی از منابع به اشتباه آنان را با رضای عباسی یکی دانسته اند اشاره شود . در مکتب اصفهان علاوه بر هنرمندانی که قبلاً نام آنها ذکر شده نقاشان دیگری کار میکردند که مهمترین آنها حبیب ا.. مشهدی ، محمد رضا تبریزی ، محمد طاهر ، لطف ا.. ، محمد حسن ، ملک حسین اصفهــانی و محمد رضا عراقی هستنـــــد . » 9
« در مـــورد خود رضا عباسی نکته گفتنی این که شباهت قابــل ملاحظه ای به شخصیت صادقی داشته است . یعنــی مشکل پسند و ســـر سخت و دارای استقلال عمـل شدیــــد دو مـــاخذ موجودی یعنی کتاب قاضی احمد و اسکند منشـــی ، هردو آنند که وی بـرای

مــدت کوتاهی که فراتر از آغاز قرن یازدهم هـ .ق نرفته از هنر خود دست کشید و اختلاط با مردان و لوندان اوقات او را ضایع ساخت و میل تمام به  تماشای کشتی گیران و وقوف در تعلیمات آن می یافت .
چنین مینماید که او علیرغم دلجویی و احترام و ملاحظه دربار از حمایت آن مضطرب و دلگیر بود . از سال 1029 به بعد آثار باقیمانده او بسیار زیاد است و اما از نظر شیوه ودلچسبی چندان به پای سبک طراحی ها و نقاشی ها ی اوایل زندگیش نمی رسد . تقریباً همه آثار او تصاویری آلبومی است که حاوی یک پیکره منفرد و یا گاهی دو پیکره است بغیر از شاهنامه سترگی که با کمک صادقی بیک تهیه شد ، فقط سه نسخه مذهب از او در دست است . .... رضا عبــاسی حتی پس از مرگ شاه عباس در سال 1038 /  1629 بـــرای دربار کار میکرد .» 10
«  شاه عباس همچون نیکان خود در سفارش اجرای نسخه با شکوهی از شاهنامه هیچ درنگ نکرد .... در نگاره های زیبای این نسخه میتوان شاهکارهایی از استاد کهنه کار صادقی بیک  نظیر زال و سیمـــرغ فریدون با فرزندان و زنانش  و ترکیب بندی های با شکــوه رضا جوان ( همچون طهمورث و دیو ها و رستم و فیل ) را مشاهده کرد . » 11
« شاهنامه شاه عباس در مجموعه اسپنسر از کتابخانه عمومی نیویورک موجود است. شاه عباس آنرا در سال 1019 هـ . ق شخصاً سفارش داد و حاوی چهل و چهار نگاره برگ است .

ایـــن نگاره ها بطـــور کلی تلفیقــی دقیق و درست از سبک شاهنامه بایسنقری سال  832 هـ . ق موجـــود در تهران است . چنین مینمایــد که دارای ترکیب بندی های اصیل است و موضوعـات که مطابق با نگاره های نسخه تهران – شاهنامه بایسنقری – تهران است مستقیماً از آن اقتباس نشده است . البته مگر در جایی که نسخه ثانوی از شاهنامه  بایسنقری اجازه یک چنین اقتباس غیر محسوس را داده است. چند تا از نگاره های این نسخه گو اینکه از حیث کیفیت پایین است ولی گاه به گاه رنگ عوض کرده است . » 12
 در میان پیروان رضا عباســـی معروف از همه محمد قاسم محمد یوسف و محمد علی هستند به غیر از نگاره های جدا و متعدد و طراحی های گوناگون که به نام آنهاست زیباترین آثار آنها را باید شاهنامه سال 1058 دانست که متعلق به قصــر وینزور است . افضل حسینی نیز از نقاشان به نام دیگر این ایام است که نگاره های مستقل او در زمینه مسائل عاشقانه و گرایش های منحط زمانه از بیان قوی برخوردار است او در مقایسه با نقاشان دیگر ، تعداد بیشماری از نگاره های تـوامند چشمگیر شاهنامه سترگ سال 61- 1051 هـ .ق را اجرا کرده است.» 13
« رضا عباسی عده ای پیرو نیز داشت که از آن میان حیدر نقاش از بهترین آنان بود . دیگر پیروان او عبــــارتند از افضل ، محمد یوسف ، محمد قاسم تبریزی ، محمد علی تبریزی و معین . » 14


« یکی از معروفترین هنرمندان بعد از حکومت شاه عباس اول محمد معین مصور است که در زمان چهار پادشاه صفوی ( صفی ، عباس دوم ، سلیمان و سلطان حسین ) زنــدگی میکرد و از جملـــه او از با استعداد ترین شاگران رضا عباسی به شمار میرود و جزو آخرین هنرمندان سنتی مکتب اصفهان میباشد و تا پایان عمر طولانی هنر خویش حدود 75 سال که همزمان با نفوذ نقاشی اروپا در این  بود ، علیرغم اینکه اکثر هنرمندان معاصرش همچون محمد زمان و علیقلی جبه دار که شدیداً تحت تاثیر هنر اروپا بودند او به خاطر احترام خاصی که به سنت استاد خویش داشت آثار خود را از نفوذ  هنر اروپایی حفظ کرد . معین مصور در اوایــل قــرن 11 هجری به دنیا آمد اولین اثر تاریخ دار او متعلق به سال 1043 هـ .ق میباشد و آخرین آثار او در تاریخ 1119 هـ . ق کار شده است . معین مصور علاوه بر تعداد زیادی طرحی و نقاشی تک ورقی تعــداد کتب خطی مصور شده نیز از او بر جا مانده است .
در برخی از این کتابها بیش از ده مینیاتور کارکرده است . بعضی از کارهای معین دارای ابعاد تاریخی است و گاهی موضوع کارش به یک اتفاق ساده روزمـــره اختصاص پیدا کرده است . مثلاً تصویــر یک مــــرد و خروس در بغل را مــی کشد و بر روی آن برای یکی از ســـه فرزندش با علاقــــه می نوشت ( با عجله برای فرزندم آقا زمان کشیدم پنجشنبه ( 1069 هـ . ق ) ، به امید خوشبختی ) . معین مصور تصویر از استادش رضا عباسی در سال 1404 هـ. ق کار کرده است .

از دیگـــر هنرمندان اواخر مکتب اصفهان محمد شفیع عباسی وافضل الحسینی است . محمد شفیع پسر رضا عباسی است . او تحت نظر پدرش آموزش یافت و در طراحی به درجه والایی دست یافت ، او علاوه بر اینکه در مینیاتور مهارت داشت ،طراح مهم پارچه هم بود . او همچنین در نقاشی گل ها که نوع جدیدی از نقاشی بـــود که در اواخر دوران صفویـــه از تاثیر نقاشی اروپا بوجود آمده بود مهارت کافی داشت ( این شیوه که مبتنی بر مطالعه گلها و پرندگان بود بعدها به وسیله نقاشان قاجار کاملاً گسترش یافت) . افضل الحسینی نیز از شاگردان رضا عباسی است کارهای افضل شباهت زیادی به آثار رضا عباسی دارد . تعدادی از نقاشی های شاهنامه عباس دوم که در موزه لینگراد نگهداری میشود به امضاء این هنر مند است . محمد علی ، محمد یوسف و محمد قاسم سه تن از هنرمندان اواخر مکتب اصفهان هستند که ظاهراً در دربار شاه عباس دوم و شاه سلیمان به موازات هم پیش رفته اند ، هر سه از پیروان و شاگردان رضا عباسی هستند و شیـوه استــاد خود را توسعــه داده اند . در طـراحی های آنها خطوط به نرمی تمام طـراحی شده است و زمینـه های منظره و صخره ها را با لطافت تمام تصویــر کرده اند ، موضوع کار آنها زن و مردهای ایستاده و یا نشسته دراویش ، حیوانات و پرندگان است . در طراحی های محمد قاسم و محمد یوسف علاوه بر رنگ مشکی از رنگ قرمز نیز استفاده شده است .


طراحی های محمد علی نیز از نظم و زیبایی خاصی برخوردار است و از مشخصات فنی طرحهای این استاد استفاده از رنگ صورتی در آثارش میباشد و بیشتر طراح های او در ابعاد کوچک کار شده است .
 محمد یوسف حدوداً 1042 هـ .ش از دنیا رفته و محمد قاسم نیز تا سال 1078 هـ . ش در قید حیات بوده است . این سه هنرمند جزء آخرین هنرمندان مکتب اصفهان به شمار میروند .
با هجوم فرهنگ بیگانگان ، تاخت و تاز یغماگران ، فقر و سوء حکومت ، تشویق و ترویج نقاشی اروپایی بوسیلـــه شاه عباس دوم و مرگ شاگــردان با وفای رضا عباسی موجبات فنا و اضمحلال سبک مینیاتور پر شکوه صفویه فراهم شد . مهمترین عامل این سقوط نفوذ هنر اروپا بود .... » 15 



پـی نـوشــت

1- نقاشی ایرانی ، ص 98
2- سیر تاریخ نقاشی ایرانی ، ص 376
3- کیمیای نقش ، صص 25و 26
4-  سیر تاریخ  نقاشی ایرانی ، ص 379
5- همان ، ص 382
6-  تاریخ هنر ایران (11 ) ( هنر نگار گری ایران ) ، ص 71
7- نقاشی ایرانی ، ص100
8-  تاریخ هنر ایران ( 11 ) ( هنر نگار گری ایران ) ، ص 73
9- کیمیای نقش، صص 28 ، 29
10 – تاریخ هنر ایران ( 11 ) ( هنر نگارگری ایران ) ، ص 75
11- همان ، ص 73
12- همان ، ص 76
13- همان ، ص 78
14- سیر تاریخ نقاشی ایران ، ص 390
15- کیمیای نقش ، صص 29،30،31


فهــرست منابـع و ماخـذ

 1-  بینیون ، لورنس و دیگران / سیر تاریخ نقاشی ایرانی / مترجم : محمد ایرانمنش
 موسسه انتشارات امیر کبیر / چاپ اول / تهران /1367
2- خزایی ، محمد / کیمیـــــای نقش ( مجموعه آثار طراحی اساتید بزرگ نقاشی ایران و بررسی مکاتب  نقاشی از مغول تا آخــــر صفوی ) / انتشارات حوزه هنـــــری سازمـــان تبلیغات اسلامی / چاپ اول /1368
3- رابینسن ، ب . و / تاریخ هنر ایران ( 11 ) ، هنر نگارگری / مترجم : یعقوب آژند
4- کن بای ، شیلار / نقاشی ایرانی / مترجم : مهدی حسینی / دانشگاه هنـر/ تهران/1378

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد