اصفهان

طالع سعد سپاهان آذر است شاخص نقشش ، سرای قیصر است

اصفهان

طالع سعد سپاهان آذر است شاخص نقشش ، سرای قیصر است

میدان نقش جهان از دید دلاواله

میدان نقش جهان از دید دلاواله  

  پیترو دلاواله ( Pietro della Valle ) جهانگرد ایتالیایی است که در سال 1617 میلادی وارد اصفهان می شود. هدف او از مسافرت به ایران به گفته ی خود او یکی شرکت در لشگرکشی علیه ترک های عثمانی و گرفتن انتقام بدرفتاری های آنان با مسیحیان است، و دیگری فراهم کردن اسبابی است تا مسیحیان مقیم عثمانی که در وضع بدی به سر می بردند به ایران مهاجرت کنند. در سفرنامه ی به جا مانده از دلاواله در مورد وضع میدان نقش جهان در اصفهان مطالب پراکنده ای اشاره شده که از نظرتان می گذرد.



    در اینجا مسجدهایی از نوع پنج یا شش مسجدی که توسط امپراطوران عثمانی در قسطنطنیه ساخته شده است وجود ندارد، ولی می توان از دو محل اسم برد که به نظر من نه تنها نظیر آنها در قسطنطنیه نیست، بلکه با بهترین آثار مسیحیت برابر و حتی بدون تردید بر آنها مزیت دارند. یکی از این دو محل، میدان شاه یا میدان اصلی شهر واقع در جلوی قصر سلطنتی است که طول آن ششصدونود و عرض آن دویست وسی قدم من می شود. دورتادور این میدان را ساختمان های مساوی و موزون و زیبا فرا گرفته که سلسله ی آنها در هیچ نقطه قطع نشده است. درها همه بزرگ و دکان ها هم سطح خیابان و پرامتعه هستند و بالای آنها ایوان ها و پنجره ها و هزاران تزیینات مختلف منظره ی زیبایی به وجود آورده است. این حفظ تناسب در معماری و ظرافت کار باعث تجلی بیشتر زیبایی میدان می شود و با وجودی که عمارت های میدان ناوونا  (Paizza Navona) در رم بلندتر و غنی تر هستند اگر جرأت این را داشته باشم باید بگویم میدان شاه را به دلایل مختلفی بر آن ترجیح می دهم.



 


میدان ناوونا


    دور تا دور میدان در نزدیکی دکان ها نهر پر آبی جاری است که در وسط آن سنگ هایی برای رفت و آمد پیاده ها قرار داده اند و بین این نهر و دکان ها به خط مستقیم درخت های پر شاخ و برگ و یکسان کاشته اند که چند وقت دیگر وقتی برگ های آنها بروید به نظرم قشنگ ترین منظره ی عالم را تشکیل خواهند داد. وسط تمام میدان با سنگ های ریز فرش شده و برای دویدن یا اسب سواری موقعیتی از آن بهتر وجود ندارد.
    در ورودی خانه ی شاه در یکی از اضلاع طولی میدان شاه واقع شده ولی در وسط آن نیست، به طوری که اگر این ضلع میدان را به سه قسمت کنیم از یک طرف یک سوم و از طرف دیگر دو سوم با ضلع عرضی میدان فاصله پیدا می کند و برای بیان حقیقت باید گفت زیبایی این در بیش از عظمت و شکوه آن است.
    قدری پایین تر مدخل ورودی زنان دربار است، منتها در آن هنوز بر جای گذاشته نشده است. مقابل در این عمارت در طرف دیگر میدان مسجدی است ( مسجد شیخ لطف الله )با گنبدی زیبا که تمام دیوار آن از کاشی های ظریف و رنگارنگ مزین شده است. در ضلع فوقانی میدان مسجدی است ( مسجد جامع عباسی ) که فعلا مشغول ساختمان آن هستند و در پایین میدان نزدیک بازار به قرینه ی آن سردر بزرگی است که در طبقه ی بالای آن دو جایگاه قرار دارد که هر روز غروب آفتاب در آن نقاره می زنند و دو آهنگ جنگی ایرانی و ترک می نوازند که به گوش خوش می آید و با وجود بزرگی میدان در همه جا طنین می افکند.
    در مواقع رسمی در کاخ شاه ( کاخ عالی قاپو ) تعداد بسیار محدودی از مقربین که اجازه ی حضور دارند می توانند داخل شوند و بقیه در داخل میدان می ایستند و منتظر می شوند تا شاه با اسب از در عمارت یا در ورودی قصر که مخصوص زنان است خارج شود.
    شاه یومیه به اصفهان می آید و بعضی اوقات اشخاصی را در آنجا به حضور می پذیرد و بعضا اسب را به این سمت و آن سمت می راند و گهگاه بعضی را طرف خطاب قرار می دهد و احیانا افرادی را احضار و آنها را وسط میدان به صرف غذا و نوشیدنی دعوت می کند. گاهی نیز در میان کرنش و تعظیم و تکریم همراهان به این طرف و آن طرف می رود، ولی بیشتر اوقات مایل به دیدار هیچ کس نیست و میل دارد تنها به بازار رود تا ببیند مردم چه می کنند و به طور کلی وقت او به این ترتیب می گذرد.
    عزاداری روز بیست و یکم ماه رمضان در میدان نقش جهان:
    در این روز دو دسته ی مهم که هر کدام نماینده ی یک قسمت شهر هستند به راه می افتند و تعداد زیادی از سران و بزرگان کشور نیز در دسته ی مورد علاقه ی خود شرکت می کنند و در این کار بر یکدیگر سبقت می گیرند، حتی اگر خود شاه نیز در اصفهان باشد به انتخاب خود با یکی از دسته ها که بیشتر طرف توجه او باشد همراهی می کند. جلوی هر دسته چند اسب که طبق رسوم محل آراسته به زینت فراوان هستند حرکت می کنند و روی زین آنان تیر و کمان و شمشیر و سپر و عمامه ای قرار دارد که گفته می شود ما ترک علی است. بعد از آن پیادگانی بیرق و علم های متعدد و بزرگی را که دور تا دور آن با نوارهایی زینت شده است به زحمت به دوش می کشند. تیغه ی علم ها در زیر وزن سر آنها چنان خم شده که صورت کمان بزرگی را پیدا کرده است و ظاهرا این اشیاء نیز نماینده ی سلاح های علی هستند، ولی البته این استنباط شخصی من است و هنوز چیزی در این باره از خود آنها نشنیده ام. بعد از اینها تابوت یا تابوت هایی پوشیده به مخمل سیاه را بر دوش می کشند و ظاهرا اینها نیز نشانی از تابوت علی است. روی تابوت ها مجموعه ای از سلاح های مختلف تعرضی و تدافعی و پرهای رنگین قرار داده اند و دور تا دور آنها عده ی راه می روند و نوحه می خوانند و عده ی دیگری بوق و کرنا و سنج می زنند و فریادهای عجیب برمی آورند و جست و خیز می کنند. اشخاص معتبری که همراه دسته ها هستند بر روی اسب سوارند و بقیه که تعداد آنها بی حد و حساب است پیاده می روند. دسته ها میدان را دور می زنند و قبلا جلوی درب قصر شاه و سپس جلوی مسجد بزرگ مقابل کاخ توقف می کنند و مراسم مذهبی چندی در این دو محل همراه با نوحه و فریاد اجرا می شود و سپس مردم به خانه های خود می روند.
    وزیر اصفهان با تعدادی اسب در یک سوی میدان و خزانه دار شاه در سوی دیگر قرار د ارند و مراقبت می کنند که دسته ها در محل تقاطع به یکدیگر برخورد نکنند، زیرا هر یک از آنها سعی می کند بر حریف سبقت جوید و در نتیجه گهگاه منازعات سختی در می گیرد و تعداد زیادی زخمی و کشته می شوند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد